کتاب رنگین دادفر اسپنتا

ساخت وبلاگ

دروغ های دکتر رنگین دادفر اسپنتا با انتشار کتاب اش بیشتر خواهد هویدا کردید.

قبل از اینکه به نقد کتاب دکتر اسپنتا بیپردازم میخواهم به هموطنان عزیز خویش خاطر نشان سازم آن شناخت را که  شما از چهره اسپنتا دریافت کردید و یا حتی با خواندن کتاب اش دریافت مکنید جز بازی های روی صحنه اسپنتا نخواهد بود.

هستند و بودنند روشنفگران که در جنایات حکمرانان سهیم بودند این نمونه ها را می توان  در تاریخ بشریت (یونان باستان،چین، خاورمیانه....) یافت. این اصل پذیرفتنی است که مشاورین  شاهان و روسای جمهور نقش حیاتی  در نظام یک کشور بازی میکنند.

همینطور اسپنتا یکی از نزدیگان حامدکرزی ریس جمهور پیشین افغانستان است، قسم که کرزی در اکثر مجالس یاد آور میشود که اسپنتا صاحب شاهد است. بلی بدون مبالغه اسپنتا در اکثر جنایات و معاملات حامد کرزی شریک است که بعدا تاریخ گواهی آن را خواهد داد.

در این دو روز تعداد از هموطنان ما که نا آگاهانه ، فریب خورده یا دیکته شده  به تبلیغات کتاب اسپنتا پرداخته  و او را یکی از پر جنجال ترین کتاب در افغانستان و نوسینده کتاب را یک شخصیت اکادمسن معرفی کردند.

تا هنوز فرصت نکردم که این کتاب را مطالعه کنم ولی شناخت قبلی که از اسپنتا دارم میخواهم چند نکته را عرض کنم و بعید میدانم در کتاب خویش به آن ذکر کرده باشد و این را یک گوشزد برای آنعده از هموطنانم خواهد بود که مشتاق خواندن این کتاب است و باید متوجه این نقاط باشد. برای شرح موضوع خویش به یکی دو مصاحبه وی با تلویزون طلوع اکتفا میکنیم.

از مصاحبه او با رزاق مامون در«طلوع»:

«مامون: چگونه شما تصمیم گرفتید که به یک چهره بحث‌انگیز تبدیل شوید؟

سپنتا: من تصمیم نگرفته‌ام بلکه این سرنوشت تاریخی افغانستان و صف‌بندی نیروهای سیاسی و شاید هم تا حدودی صراحت من و باور من به صراحت زبان در بیان آراء و افکار خود من به وفاداری به وطن، به مردم افغانستان و دفاع پیگیر من از دموکراسی، حقوق بشر و حقوق زن باعث شد که در مواردی شاید عکس‌العمل‌هایی برانگیزد و این موجب مباحث زیاد گردید... ولی به همه حال من خواهان بیشتر طرفدار زندگی آرام و بدون درد سر هستم و در جایی هم که باید جدال صورت بگیرد بیشتر طرفدار یک شیوه اکادیمیک، اخلاقی (اخلاق سیافی، جمعیتی، دوستمی یا اخلاق گلبدینی؟) و محترمانه هستم.»

این مصاحبه وی قبل تکیه زدن به وزارت خارجه صورت گرفته است. من به جزیات این مصاحبه نمی روم صرف میخواهم بگویم که آقای اسپنتا شما علاقه مند زندگی اکادیمیک، اخلاقی و محترمانه بودید چطور شد که وزارت خارجه را قبول کردید و حتی بعد از سلب صلاحیت توسط شورایی ملی به آن سمت تکیه زدید، نه تنها غوغای پارلمان را بالا کردید بلکه انتقاد های شدید جهادی ها، رفیق های سابق شما ( سازمان رهایی افغانستان) و رفیق های تازه شما دیموکرات نما ها را در قبال داشتید. و بعد در سمت مشاور ریس جمهور آیا این خلاف عقیده شما نبود؟ پس چرا جنجال برآنگیز شدید؟

بهتر نبود که در وظیفه اکادمیک خویش ادامه می دادید اگر منظور خدمت به مردم افغانستان بود، تا نسل جوان از اندوخته های علمی شما مستفید می شد. اینطوری واضح میشود که این حرف جز خاک زدند به چشم مردم بیش نیست زیرا شما حیثیت  حنیف اتمر و ستانگزی را که به دکتر غنی دارد به حامد کرزی بودید و نمی توانید حتی با نشر کتاب و زندگی نامه خویش از حقایق تاریخی گریز کنید.

سوال دوم مصاحبه وی با مامون در طلوع نیوز

«مامون: شما یک چهره‌ی به گفته‌ی خود تان "چپ انقلابی" هستید. چگونه از اون زمینه‌ها بیرون آمدید و در کنار آقای کرزی قرار گرفتید؟

سپنتا: من چپ انقلابی نیستم. من چپ انقلابی در نوجوانی بودم. من در چهارده سالگی طرفدار جنبش شعله جاوید (بودم) که در آن وقت همه‌ی نوجوانان که یکی دو تا کتاب می‌خواندند فکر می‌کردند جهان را می‌توانند تغییر بدهند به جنبش شعله جاوید پیوستند. ولی در نتیجه مطالعات و تحقیق خود و فعالیت‌های اکادیمیک و ارزیابی اوضاع جهان و افغانستان سال‌هاست حتی بیشتر از ۲۰ سال است که من به این باور هستم که ارزش‌های عدالت اجتماعی باید به آزادی گره بخوره..... می‌خواهم بسیار صریح و آشکار بگویم که یک آدم اصلاح‌طلب هستم نه انقلابی و از جانب دیگر من یک آدم مسلمان و دموکرات هستم».

این موضوع به این دلیل بیان کردم که  شما ذکر کردید من بعد از 14 سالگی این جریان را ترک نمودم ولی با استناد به نوشته های رفقایی سابق شما واضح می سازد، که حتی شما تا سن 30 سالگی با این جریان  ماویوستی در المان در ارتباط بودید.

آیا شما در کتاب و زندگی نامه خویش بر این انتقاد ها پاسخ داده اید؟ آیا شما از زندگی گذشته خود شرم دارید؟ که نخواستید انقلابی بودن خویش را بیشتر از 14 سالگی بیان کنید؟

شما که خود را پیروی مکتب فرانکفورت میدانید آیا به آن عمل کردید؟، دست بوسی صبغت الله مجددی مگر خلاف عقیده های مکتب شما نیست؟ امیدوارم که این موضوعات را به خوبی در کتاب خویش ذکر کرده باشید.

نقطه پایانی توصیه من به خواننده گان گرامی کتاب دکتر رنگین داد فر اسپنتا این است که یک نظر به زندگی خانوادگی او بی اندازید تا واقف شوید آیا آنچنانی که هست نوشته است یا خیر؟

برداشت شخصی من از چنین روشنفگرانی  که در جنایات ملی مشاور بوده  این است که آنها هیچگاهی از جرم خود حکایت نخواهد کرد و این را شما بهتر میتوانید در حوادث رخ داده کشور ما و کتاب وی دریابید. و متباقی حرف ها را بعد از خواندن کتاب برای تان شرح خواهم داد.

 

 

 

احزاب سیاسی افغانستان...
ما را در سایت احزاب سیاسی افغانستان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sayedhaditoughyan بازدید : 200 تاريخ : سه شنبه 19 تير 1397 ساعت: 12:36